((abas_m223(( گلاب به روتون تازه توی دستشویی دانشگاه نشسته بودم که ازدستشویی کناری صدایی شنیدم که گفت:سلام حالت خوبه؟؟؟ منم که جوگیر جواب دادم سلام آره حالم خیلی خیلی توپه تو خوبی؟؟؟ بعدش اون آقاهه پرسید:خوب چه خبر؟ چیکار می خوای بکنی؟)تودلم گفتم، این دیگه چه سؤالی بود کصخل پرسید؟ ( ولی کم نیاوردم گفتم هیچی منم مثل خودت هیچی نخوندم اومدم یه کم برینم دلم واشه ,بد جورگرفته... :-D ) وقتی سؤال بعدیشو شنیدم، دیدم که اوضاع داره یه جورایی ناجور میشه (گفت:منم می تونم بیام طرفت؟) نفس عمیق کشیدم و به خودم گفتم مؤدب باش و خونسرد وبا حفظ احترام جواب بده, ترسیدم استاد باشه طرف(بهش گفتم:راستش نه الان یکم سرم شلوغه باشه واسه بعدا میای حالا !!! یه دفعه آقاهه با لحن عصبی گفت: ببین من بعداً باهات تماس می گیرم. یه کصخل داخل دستشویی بغلی همش داره به همه سؤال های من جواب ميده!!! :v هیچی دیگ یه ساعت الکی موندم اون تو ازخجالت :-D abas_m223
Posted on: Tue, 03 Sep 2013 10:32:04 +0000
Trending Topics
Recently Viewed Topics
© 2015